دسته: منتشر شده ها
موشی که می دانست… پل چوی ، شهلا جمال پور
این قصه موش کوچکی است که دریافت دوستان به اتفاق هم می توانند به موفقیت های بیشتری دست پیدا کنند تا به تنهایی.
موشی که بود … پل چوی ، شهلا جمال پور
این قصه موش کوچکی است که دریافت ، همه آنچه که برای شاد بودن باید انجام دهد در خودش بوده.
موشی که باید… پل چوی ، شهلا جمال پور
این قصه موش کوچکی است که آموخت کارهایی که باید امروز انجام دهد را نباید به فردا موکول کند.
آشوب دیوها ، رمان ، احمد ساجدین
چرا همیشه من پیروز بودم؟ وقتی می اندیشیدم، می دیدم که با دیگران هیچ تفاوتی نداشتم. از من تیزتر بودند. ولی نخستین نبودند. از من قوی تر بودند. ولی نخستین نبودند. بر خود نمی بالیدم چون می دانستم که هیچ READ MORE