One thought on “ستاره ی دنباله دار در سرزمین مومین، نوشته ی توو یانسن، مترجم سمیرا ستودگان”
ستارهی دنباله دار با دم شعلهورش غرید و مستقیم به طرف دره حرکت کرد، از توی جنگل و کوهها رد شد و بعد دوباره در افق ناپدید شد.
من مطمئنم اگر ستارهی دنباله دار به زمین نزدیکتر میشد حالا هیچ یک از ما اینجا نبودیم. اما آن فقط دنبالهاش را حرکت داد و با سرعت به منظومهی شمسی دیگری در دوردستها رفت و از آن پس هرگز دیده نشد.
اما توی غار آنها این چیزها را نمیدانستند. آنها فکر میکردند که وقتی ستارهی دنباله دار پایین آمد همه چیز سوخت یا خرد شد و از بین رفت و اینکه غار آنها تنها چیزی است که توی دنیا باقی مانده است. آنها گوش دادند و گوش دادند اما تنها صدایی که به گوش میرسید سکوت بود.
ستارهی دنباله دار با دم شعلهورش غرید و مستقیم به طرف دره حرکت کرد، از توی جنگل و کوهها رد شد و بعد دوباره در افق ناپدید شد.
من مطمئنم اگر ستارهی دنباله دار به زمین نزدیکتر میشد حالا هیچ یک از ما اینجا نبودیم. اما آن فقط دنبالهاش را حرکت داد و با سرعت به منظومهی شمسی دیگری در دوردستها رفت و از آن پس هرگز دیده نشد.
اما توی غار آنها این چیزها را نمیدانستند. آنها فکر میکردند که وقتی ستارهی دنباله دار پایین آمد همه چیز سوخت یا خرد شد و از بین رفت و اینکه غار آنها تنها چیزی است که توی دنیا باقی مانده است. آنها گوش دادند و گوش دادند اما تنها صدایی که به گوش میرسید سکوت بود.